دمپایی ای که تا به تا پوشید بچه م رو یجایی گذاشتیم و یه صندل یم. لِه و لورده برگشتیم خونه ی اون آقا. من وسط راه پام لیز خورد و خوردم زمین. دنبال آب خوردن کلی گشتیم.میوه یم و.رسیدیم خونه سید اعلا منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

گروه آموزشی کامپیوتر کاردانش استان یزد وبلاگ متنوع شهاب فا جهان علیه خشونت شعر عشق خوشمزه ترین مزه ها تخفیفان